زمان تقریبی مطالعه: 20 دقیقه
 

خلل در نماز





خلل در نماز اخلال به اجزاء یا شرایط نماز می‌باشد. از این عنوان به تفصیل در باب صلات سخن گفته‌اند.


۱ - معنی خلل در نماز



خلل در نماز عبارت است از اخلال به چیزی که وجود یا عدم آن در نماز معتبر است.
برخی، آن را این گونه تعریف کرده‌اند: آنچه که موجب خروج نماز از هیئت اصلی‌اش می‌شود؛ خواه منشأ خروج باطل شدن آن باشد یا قرار گرفتن در معرض جریان قواعد ثانوی که شارع مقدس جهت سهولت و امتنان بر بندگان، آن را وضع کرده است، مانند قاعده تجاوز، قاعده فراغ و قاعده لاتعاد.
[۲] مهذّب الاحكام ج۸، ص۱۷۸.


۲ - اقسام خلل



منشأ خلل یا عمدی است یا جهل یا سهو و یا شک. از سوی دیگر، خلل یا به ترک است و یا به اضافه کردن.

۲.۱ - خلل عمدی


اخلال به واجبات نماز از روی علم و عمد موجب بطلان نماز می‌گردد؛ خواه اخلال به شرط باشد، مانند طهارت و پوشاندن عورت و یا به ترک کردن یا اضافه آوردن جزء واجب، از قبیل قرائت، رکوع و سجود، یا به کیفیّت آن، مانند بلند یا آهسته خواندن قرائت و یا به ارتکاب مانع، همچون قهقهه و حرف زدن در حال نماز.

۲.۲ - خلل از روی جهل


خلل ناشی از جهل یا به سبب جهل به حکم است یا جهل به موضوع.

۲.۲.۱ - جهل به حکم


اخلال ناشی از جهل به حکم در ارکان، موجب بطلان نماز است؛ خواه در شرط رکنی، مانند طهارت و وقت و یا جزء رکنی، مانند رکوع و دو سجده. در غیر ارکان در اینکه مطلقا موجب بطلان می‌گردد؛ خواه جاهل قاصر باشد یا مقصر یا اینکه اگر جاهل قاصر باشد نماز صحیح است و احکام سهو بر آن بار می‌شود و اگر مقصر باشد نماز باطل می‌شود، اختلاف است.
بر قول اوّل ادّعای اجماع شده است.
البته جاهل به حکم هرچند مقصّر باشد در دو مورد معذور است: اوّل در جهر و اخفات که در صورت بلند خواندن در جایی که باید آهسته بخواند و یا به عکس، نمازش صحیح است و دوم در تمام خواندن نماز در جایی که باید قصر بخواند.
[۸] مستندالعروة (الصلاة) ج۶، ص۳۰-۳۱.


۲.۲.۲ - جهل به موضوع


در جایی که علم در موضوع حکم لحاظ نشده، بلکه قطع نظر از علم یا جهل به آن، موضوع حکم قرار گرفته باشد، اخلال از روی جهل موجب بطلان نماز می‌گردد، مانند نماز گزاردن در لباسی از جنس حیوان حرام گوشت یا ابریشم خالص.
اما در جایی که علم جزء موضوع حکم است، اخلال از روی جهل موجب بطلان نخواهد شد، مانند نماز گزاردن در لباس یا مکان غصبی با جهل به غصبی بودن آن. بنابر قولی، نجس بودن لباس یا بدن یا محلّ سجده و نیز نمایان بودن عورت، حکم غصبی بودن لباس یا مکان را دارد.
[۱۲] كشف الغطاء ج۳، ص۳۰.
[۱۳] كشف الغطاء ج۳، ص۳۶۳-۳۶۴.

البته نماز گزاردن با لباس تهیّه شده از پوست مرداری که از مسلمانی گرفته یا از بازار مسلمانان خریده، صحیح است.برخی گفته‌اند: همچنین است حکم سایر مواردی که شارع مقدس گرفتن آن را از طریقی خاص مجاز دانسته است.

۲.۳ - خلل سهوی


این نوع خلل، شامل ترک جزء یا شرطی بر اثر غفلت از آن، یا ترک به گمان انجام دادن آن است.
خلل سهوی نیز دو قسم است:

۲.۳.۱ - اخلال به جهت غفلت از حکم


اخلال به جهت غفلت از حکم و فراموش کردن آن با علم به موضوع، مانند نمازگزاردن در لباس غصبی با علم به غصبی بودن آن، لیکن با غفلت و فراموشیِ شرط بودن اباحه در لباس نمازگزار؛ یا نماز خواندن در لباس نجس با علم به نجس بودن آن، لیکن با فراموشی اشتراط طهارت در لباس نماز گزار و یا ترک سوره در نماز به جهت فراموشی وجوب آن.
فراموش کننده حکم، همچون جاهل به حکم است و احکام جاهل به حکم درباره ناسی حکم نیز جاری می‌شود.
[۲۰] المقاصد العليّة ص۲۹۲.
[۲۱] المقاصد العليّة ص۵۸۷.
[۲۳] مصباح الفقيه ج۱۰، ص۱۸۷.

البته در خصوص جهل به حکم در مسئله اتمام نماز در موضع قصر و به عکس، بنابر مشهور، ناسی ملحق به جاهل نیست؛ از این رو، در صورتی که داخل وقت متذکر حکم گردد، اعاده نماز بر او واجب است.

۲.۳.۲ - اخلال به جهت غفلت از موضوع


اخلال به جهت غفلت از موضوع و فراموش کردن آن. این نوع اخلال یا اخلال به شرط نماز است یا به جزء و یا به رکعت، اعم از ترک کردن یا اضافه آوردن آن.
۱- اخلال به شرط
شرط نماز یا وجودی است؛ بدین معنا که وجود آن، شرط صحّت نماز است، مانند طهارت، استقبال و اباحه، یا عدمی که عدم آن شرط صحّت نماز است، مانند قهقهه و حرف زدن. از شرایط عدمی به موانع یا قواطع نماز تعبیر می‌شود.
اخلال به شرط وجودی نماز در صورتی که شرطِ فراموش شده، رکن باشد، مانند وقت یا طهارت از حدث، موجب بطلان نماز می‌گردد. بنابر این، نمازی که بدون طهارت یا خارج وقت گزارده شود صحیح نیست و اعاده آن واجب است.
لیکن در شرط استقبال قبله، در انحراف کمتر از نود درجه (بین مشرق و مغرب) بنابر مشهور، نماز صحیح است و اگر انحراف بیشتر باشد، اعاده آن در وقت واجب است. به گفته برخی، بلکه بنابر آنچه به مشهور نسبت داده شده، چنانچه انحراف به حد استدبار (پشت به قبله قرار گرفتن) برسد، اعاده نماز حتی پس از خروج وقت واجب است.
حکم شرایط فراموش شده غیر رکنی متفاوت است. اگر شرط، طهارت (پاکی) بدن یا لباس و یا از جنس حیوان حلال گوشت بودن لباس نماز گزار باشد، بنابر قول مشهور، اخلال به آن موجب بطلان نماز است؛اما اگر ستر عورت یا اباحه لباس و مکان نمازگزار باشد، در اینکه اخلال به آن از روی فراموشی، نماز را باطل می‌کند یا نه، اختلاف است.
اخلال به شرایط عدمی نماز از روی سهو، موجب بطلان نماز نیست.
۲- اخلال به جزء
در صورت اخلال به جزء نماز از روی سهو و فراموشی، به شرط آنکه محل تدارک آن نگذشته باشد، یعنی داخل رکن بعدی نشده باشد، باید آن را تدارک کند، مانند اینکه حمد را فراموش کند و قبل از رکوع یادش بیاید، که باید حمد و سوره را بخواند و سپس رکوع کند. و اگر محل تدارک آن گذشته باشد، چنانچه جزء ترک شده رکن باشد، مانند رکوع و دو سجده، نماز باطل می‌شود،و اگر غیر رکن باشد، نماز صحیح است و نیازی به تدارک آن نیست، مگر در تشهد و یک سجده که بنابر قول مشهور، بلکه اجماع ادعا شده، باید پس از سلام آن را تدارک کند و سپس برای هر یک از تشهد و سجده فراموش شده، دو سجده سهو به جا آورد.
اگر اخلال به جزء با اضافه کردن آن باشد، در صورت رکن بودن، بنابر مشهور نماز باطل می‌شود.
[۳۸] مستند العروة (الصلاة) ج۶، ص۴۹.

۳- اخلال به رکعت
کسی که در نماز یک رکعت یا بیشتر را از روی سهو ترک کند، در صورتی که قبل از سلام متذکّر گردد، آن را تدارک می‌کند و نمازش صحیح است. همچنین اگر پس از سلام و قبل از انجام دادن عملی که ارتکاب عمدی، یا عمدی و سهوی آن موجب بطلان نماز می‌شود، متذکر گردد. البته برای سلام دادن سهوی دو سجده سهو به جا می‌آورد. و اگر پس از سلام و انجام دادن عملی که تنها عمد آن نماز را باطل می‌کند، مانند حرف زدن، متذکر گردد، در اینکه نماز باطل و اعاده آن واجب است یا حکم صورت پیشین را دارد، اختلاف است. اگر پس از سلام و انجام دادن فعلی که ارتکاب عمدی و سهوی آن باطل کننده نماز است، متذکر شود، نماز باطل و اعاده آن واجب است.
اضافه کردن یک رکعت یا بیشتر در نماز هرچند از روی سهو، موجب بطلان آن می‌شود.

۲.۴ - خلل ناشی از شک


شک یا در اصل نماز است که نمی‌داند نماز را خوانده یا نه، یا در شرایط، یا در اجزاء و یا در رکعات آن. در صورت اوّل، در داخل وقت باید نماز بگزارد؛ اما در خارج وقت به شک خود اعتنا نکند.
[۴۲] البيان ص۱۵۴.

در صورت دوم، اگر شک قبل از خواندن نماز یا در اثنای آن پدید آید، باید شرط را احراز کند، هرچند با اصلی چون استصحاب و چنانچه بدون احراز شرط نماز بخواند، نمازش باطل و اعاده آن با احراز شرط، واجب است؛ اما گر شک پس از پایان نماز عارض گردد، به آن اعتنا نمی‌شود. برخی، در شک در اثنا، به این دلیل که محل تحصیل شرط قبل از نماز است، قاعده تجاوز را جاری کرده و شک در این مورد را نیز غیر قابل اعتنا دانسته‌اند.
[۴۶] مستند العروة (الصلاة) ج۶، ص۱۲۵.

در صورت سوم (شک در اجزاء) چنانچه شک قبل از تجاوز از محل باشد، آن جزء را انجام می‌دهد و اگر پس از آن باشد بدان اعتنا نمی‌کند.
در صورت چهارم (شک در رکعات) بعضی شکها باطل کننده نمازاند، مانند شک در عدد رکعاتِ نمازهای دو رکعتی و سه رکعتی و دو رکعت اوّل نمازهای چهار رکعتی؛ اما بعضی دیگر، باطل کننده نیستند و اگر نماز گزار به وظیفه شاک عمل کند نمازش صحیح است، مانند شک بین سه و چهار در نمازهای چهار رکعتی.

۳ - دیدگاه فقهی امام خمینی



خلل‌ در نماز، آخرین مبحث فقهی بوده است که امام خمینی در دوره اقامت در نجف اشرف ارائه نموده‌اند. دیدگاه ایشان دراین‌رابطه از منظر فقه استدلالی در کتاب «الخلل فی الصلاة» در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد و آنچه در این مقاله ملاحظه می‌فرمایید بخشی از فتاوای ایشان و برگرفته از کتاب تحریرالوسیله است.

۳.۱ - اخلال به طهارت


کسی که عمداً و سهواً، دانسته و ندانسته به طهارت از حدث، اخلال نماید (بدون غسل یا وضو و یا تیمم بدل ار آن‌ها نماز بخواند) نمازش باطل است بر خلاف طهارت از نجاسات، چنان که تفصیل این مطلب و شرایط دیگر مانند وقت و روبه‌قبله بودن و پوشش و غیر این‌ها گذشت.

۳.۲ - اخلال به واجبات ازروی‌عمد


و اگر کسی عمداً به چیزی از واجبات نمازش ولو اینکه به اعراب حمد و سوره و ذکرهای واجب آن اخلال کند، نمازش باطل می‌شود. و همچنین است اگر جزئی را - چه قول باشد یا فعل - عمداً در نماز اضافه کند، بدون آنکه فرقی بین رکن و غیر آن باشد، بلکه فرقی نیست بین آنکه آن جزء اضافی موافق اجزاء نماز باشد یا مخالف آن‌ها؛ گرچه حکم به بطلان در جزء مخالف اجزای نماز و بلکه در غیر جزئی که رکن است، خالی از تامل و اشکال نیست. و در افزودن بر نماز در غیر ارکان، معتبر است که به‌عنوان آنکه از نماز یا اجزای نماز است آورده شود، پس قرائت نمودن و گفتن ذکر و دعا در اثنای نماز، نه به این عنوان که از نماز باشد از مصادیق افزودن بر نماز نیست، بنابراین مادامی‌که به‌واسطه این زیادی صورت نماز از میان نرود اشکالی ندارد، چنان که انجام‌دادن افعال مباح خارج از نماز در اثنای نماز مثل خاراندن بدن و مانند آن درصورتی‌که موجب ازبین‌رفتن موالات یا به‌هم‌خوردن صورت نماز نشود، چنان که گذشت، اشکالی ندارد.

۳.۳ - زیاد کردن از روی سهو


و اما نسبت به زیاد کردنی که از روی سهو باشد: پس کسی که یک رکعت یا یک رکن مثل رکوع یا دو سجده از یک رکعت یا تکبیرة الاحرام را سهواً بر نمازش بیفزاید، نمازش باطل است، البته بطلان نماز در مورد آخر (اضافه‌کردن سهوی تکبیرة الاحرام) مورد اشکال است. اما زیاد کردن قیامی که رکن است، صورت نمی‌پذیرد مگر با زیاد شدن رکوع یا تکبیرة الاحرام، (که همراه آن‌ها قیام متصل به رکوع و یا قیام در حال تکبیرة الاحرام نیز زیاد می‌شود). و اما نیّت بنابر آنکه عبارت از داعی (و محرک) باشد زیاد شدن آن تصوّر نمی‌شود، و بنابر آنکه نیّت، خطور قلبی (و گذراندن در قلب) باشد افزودن آن ضرری‌ نمی‌رساند. و زیاد کردن غیر ارکان از روی سهو، نماز را باطل نمی‌کند، اگر چه بنابر احتیاط موجب دو سجده سهو می‌شود، چنان که به زودی می‌آید.

۳.۴ - کم کردن از روی سهو


کسی که سهواً چیزی از واجبات نمازش را کم کند و یادش نیاید مگر بعد از آنکه محلش گذشته باشد، چنان که رکن باشد، نمازش باطل است و اگر رکن نباشد، نمازش صحیح است و باید - بنابر تفصیلی که در محل خود می‌آید - سجده سهو انجام دهد و جزء فراموش شده را اگر تشهد یا یکی از دو سجده باشد، باید بعد از فراغ از نماز قضا نماید و از میان اجزای فراموش شده، غیر از این دو قضا ندارد. و اگر جزء فراموش شده را در محلّش به یاد آورد باید آن را جبران کند - اگرچه رکن باشد - و آنچه را که باید پشت سر آن باشد، اعاده کند.

۳.۴.۱ - مراد از گذشتن محل


و منظور از گذشتن محل آن است که داخل رکن دیگری که بعد از آن است شده باشد، یا محل آوردن جزء فراموش شده، فعل خاصی باشد که از محل این فعل خاص، گذشته باشد، مانند ذکر رکوع و سجود وقتی آن را فراموش کند و بعد از سر برداشتن از آن‌ها یادش بیاید.

۳.۴.۲ - فراموش کردن رکوع


بنابراین کسی که رکوع را فراموش کند تا اینکه داخل سجده دوم شود، یا هر دو سجده را فراموش کند تا اینکه داخل رکوع رکعت بعدی شود، نمازش باطل است، بر خلاف اینکه رکوع را فراموش کند و قبل از آنکه به سجده اول وارد شود یادش بیاید و یا آنکه دو سجده را فراموش کند و قبل از آنکه به رکوع (رکعت بعدی) برود، یادش بیاید که (در این دو صورت) باید برگردد و جزء فراموش شده را به جا آورد و چیزهایی را که قبلاً (در حال فراموشی) انجام داده و مترتب بر آن جزء فراموش شده است، باید با ترتیب دوباره انجام دهد. و اگر رکوع را فراموش کند و بعد از داخل شدن در سجده اول یادش بیاید، احتیاط (واجب) آن است که برگردد و رکوع فراموش شده و چیزهایی که مترتب بر آن است را دوباره انجام دهد و بعد از تمام کردن نماز، نماز را اعاده نماید.

۳.۴.۳ - فراموش کردن قرائت یا ذکر


و کسی که تمام قرائت یا ذکر یا بعضی از آن‌ها یا ترتیب در بین آن‌ها را فراموش کند و قبل از آنکه به حد رکوع برسد، یادش بیاید باید آنچه را فراموش کرده، انجام دهد و آنچه را مترتب بر آن است اعاده نماید. و کسی که قیام یا طمانینه در قرائت یا ذکر را فراموش کند و قبل از رکوع یادش بیاید، احتیاط (واجب) آن است که آن‌ها را به‌قصد قربت مطلقه - نه به‌قصد جزء نماز بودن - انجام دهد. البته اگر بلند یا آهسته خواندن‌ قرائت را فراموش کند، ظاهر آن است که انجام دوباره آن‌ها واجب نیست، اگرچه احتیاط (مستحب) جبران نمودن آن است، مخصوصاً اگر در اثنای قرائت یادش بیاید، که سزاوار نیست احتیاط را ترک کند؛ به اینکه به‌قصد قربت مطلق به جا آورد.

۳.۴.۴ - فراموش‌کردن قیام بعد از رکوع


و کسی که راست ایستادن بعد از رکوع یا طمانینه در ایستادن بعد از رکوع را فراموش کند و قبل از رسیدن به سجده یادش بیاید، باید با حالت طمانینه، راست بایستد - البته در فراموشی طمانینه باید به‌قصد احتیاط و رجاء باشد - و نمازش را ادامه دهد.

۳.۴.۵ - فراموش‌کردن واجبات سجده


و کسی که ذکر سجده یا طمانینه در آن را یا بر زمین نهادن یکی از هفت موضع سجده را در حال ذکر، فراموش کند و قبل از آنکه از مسمّای سجده خارج شود یادش بیاید، باید ذکر را بگوید ولی در غیر فراموشی ذکر، باید به‌قصد قربتِ مطلق و بدون آنکه نیّت جزئیّت داشته باشد، به جا آورد و اگر بعد از سر برداشتن از سجده یادش بیاید، دیگر محل جبران آن گذشته است و باید به نمازش ادامه دهد. و کسی که راست نشستن بعد از سجده اول یا طمانینه در آن را فراموش کند و قبل از آنکه به مسمّای سجده دوم داخل شود، یادش بیاید، باید با طمانینه بنشیند و سپس نمازش را ادامه دهد، لکن در مورد فراموش‌کردن طمانینه، باید قصد احتیاط و رجاء داشته باشد. و اگر بعد از داخل شدن به سجده دوم یادش بیاید، دیگر جای جبران آن گذشته است و باید به نمازش ادامه دهد.

۳.۴.۶ - فراموش‌کردن یک سجده یا تمام تشهد


و کسی که یک سجده یا تمام تشهد و یا بعض آن را فراموش کند و قبل از رسیدن به حد رکوع (در غیر رکعت آخر) و یا قبل از سلام درصورتی‌که آن جزء فراموش شده، سجده آخر یا تشهد آخر باشد یادش بیاید، باید آن جزء فراموش شده را به جا آورد و آنچه را که می‌بایست پس از جزء فراموش شده انجام شود با ترتیب اعاده نماید. و اگر یک سجده یا تشهد رکعت آخر را فراموش کند و بعد از سلام یادش بیاید، چنانچه چیزی که نماز را چه عمداً و چه سهواً باطل می‌کند مانند حدث از او سر زده باشد، دیگر محل جبران آن گذشته است و فقط باید آن جزء فراموش شده را قضا نماید و دو سجده سهو انجام دهد. و اگر قبل از آنکه چنین چیزی از او سر بزند یادش بیاید، درصورتی‌که سجده را فراموش کرده باشد، احتیاط (مستحب) آن است که سجده را بدون آنکه ادا و قضای آن را تعیین نماید به جا آورد، سپس احتیاطاً تشهد و سلام را بگوید و پس از آن، احتیاطاً دو سجده سهو به جا آورد. و درصورتی‌که تشهد را فراموش‌ کرده باشد، باید به همین صورت (بدون تعیین ادا و قضا) آن را به جا آورد، سپس سلام و دو سجده سهو را احتیاطاً به جا آورد، اگرچهه اقوی آن است که در این دو مورد بعد از گفتن سلام، محل جبران درهرحال گذشته است و فقط قضای جزء فراموش شده و دو سجده سهو بر او واجب است. و کسی که سلام را فراموش کند و قبل از آنکه چیزی که نماز را چه عمداً و چه سهواً باطل می‌کند از او سر بزند یادش بیاید، باید سلام را به جا آورد و اگر به جا نیاورد، نمازش باطل است و همچنین است هر چیز فراموش شده را که در محل آن، یادش بیاید، اگر آن را به جا نیاورد (نمازش باطل است) بنابر آنچه سابقاً گذشت.

۴ - پانویس


 
۱. العروة الوثقی ج۳، ص۲۰۷.    
۲. مهذّب الاحكام ج۸، ص۱۷۸.
۳. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۲۸.    
۴. العروة الوثقی ج۳، ص۲۰۷.    
۵. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۲۹-۲۳۰.    
۶. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۳۶.    
۷. العروة الوثقی ج۳، ص۲۰۸.    
۸. مستندالعروة (الصلاة) ج۶، ص۳۰-۳۱.
۹. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۳۴.    
۱۰. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۳۶.    
۱۱. شرائع الاسلام ج۱، ص۸۶.    
۱۲. كشف الغطاء ج۳، ص۳۰.
۱۳. كشف الغطاء ج۳، ص۳۶۳-۳۶۴.
۱۴. مستند الشیعة ج۴، ص۲۲۱-۲۲۲.    
۱۵. مستند الشیعة ج۷، ص۸۹.    
۱۶. جواهر الکلام ج۲، ص۲۳۱.    
۱۷. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۳۳-۲۳۴.    
۱۸. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۳۶.    
۱۹. جامع المقاصد ج۲، ص۸۷.    
۲۰. المقاصد العليّة ص۲۹۲.
۲۱. المقاصد العليّة ص۵۸۷.
۲۲. ریاض المسائل ج۳، ص۱۹۷.    
۲۳. مصباح الفقيه ج۱۰، ص۱۸۷.
۲۴. العروة الوثقی ج۱، ص۲۰۰.    
۲۵. التنقیح (الطهارة) ج۲، ص۳۷۷.    
۲۶. جواهر الکلام ج۸، ص۲۴-۲۸.    
۲۷. جواهر الکلام ج۶، ص۲۱۵.    
۲۸. مستمسک العروة ج۵، ص۳۴۸-۳۴۹.    
۲۹. العروة الوثقی ج۲، ص۳۲۴.    
۳۰. العروة الوثقی ج۲، ص۳۲۸-۳۲۹.    
۳۱. مستمسک العروة ج۵، ص۲۷۰.    
۳۲. مستمسک العروة ج۵، ص۲۸۴-۲۸۵.    
۳۳. جواهر الکلام ج۱۱، ص۱۴-۸۰.    
۳۴. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۳۸.    
۳۵. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۹۲.    
۳۶. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۹۷-۳۰۳.    
۳۷. مستمسک العروة ج۷، ص۳۹۳.    
۳۸. مستند العروة (الصلاة) ج۶، ص۴۹.
۳۹. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۶۳-۲۶۵.    
۴۰. مستمسک العروة ج۷، ص۴۰۴-۴۰۸.    
۴۱. جواهر الکلام ج۱۲، ص۲۵۰.    
۴۲. البيان ص۱۵۴.
۴۳. مستند الشیعة ج۷، ص۲۰۷.    
۴۴. العروة الوثقی ج۳، ص۲۲۷.    
۴۵. العروة الوثقی ج۳، ص۲۳۳-۲۴۳.    
۴۶. مستند العروة (الصلاة) ج۶، ص۱۲۵.
۴۷. العروة الوثقی ج۳، ص۲۳۴.    
۴۸. العروة الوثقی ج۳، ص۲۴۲-۲۴۷.    
۴۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۳، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۱.    
۵۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۳، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۱.    
۵۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۴، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۱.    
۵۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۴، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۲.    
۵۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۴، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۲.    
۵۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۵، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۲.    
۵۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۵، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۲.    
۵۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۵، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۲.    
۵۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۵، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۲.    
۵۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۲۰۵، کتاب الصلاة، القول فی الخلل الواقع فی الصلاة، مسالة۲.    


۵ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۴۸۴-۴۸۸.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.